به گزارش خبرگزاری حوزه، کتاب «سر سفره خدا» با موضوع آشنائی با معارف قرآن کریم به شیوه پرسش و پاسخ به قلم محمد علی محمدی به رشته تحریر درآمده است که در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما خوبان خواهیم کرد.
پرسش: یکی از راه های عقلی اثبات وجود خدا را بنویسید.
در این پاسخ، یکی از دلیل های خداشناسی که به آن قانون علیت گفته می شود برایت توضیح می دهم.
بدون تردید همه پدیده هایی که ما روی زمین با آن برخورد می کنیم، علتی دارد. علت بوجود آمدن درخت، دانه آن است، علت بوجود آمدن مرغ، تخم مرغ است و علت بوجود آمدن فرزند، پدر و مادر او هستند.
پس اگر فرزندی به نام حسن موجود است باید حسن مادری داشته باشد، مادر حسن نیز به مادر نیاز دارد. (مادر مادر حسن) این مادر، خودش به مادر نیاز دارد (مادر مادر مادر حسن) و همین طور هر کدام از مادرها، به مادری نیاز دارند و این سلسله همین طور ادامه پیدا میکند. در این صورت ما چند راه پیش رو داریم.
۱- یا به مادری میرسیم که او دیگر به مادر نیاز ندارد، بلکه خدا او را آفریده است (مثل حضرت حوا) که ثابت می شود خدایی وجود داشته که یک مادر را آفرید (یعنی حضرت حوا را) و آن مادر، فرزند به دنیا آورده و فرزندش فرزند به دنیا آورده، تا به حسن مثال ما رسیده است. پس علت آفرینش اولین مادر، خدا بوده است. همان خدایی که درختها، گیاهان و حیوانات اولیه را آفریده، سپس از تخم آن درختها و گیاهان اولیه، درختها و گیاهان بعدی بوجود آمده است.
۲- یا باید بگوییم آن مادر اولیه (مادر بزرگ ... مادر بزرگها) بدون علت بوجود آمده، که این باطل است، چون محال است پدیدهای پدید آورنده نداشته باشد.
۳- یا باید بگوییم مادر اولیه (مادر بزرگ... مادربزرگها) خودش خودش را به وجود آورده، که این هم ممکن نیست.
۴- یا باید بگوییم مادر اولیهای وجود ندارد، بلکه این سلسله علت و معلول تا بی نهایت پیش میرود. این هم نادرست است، زیرا، تا اولین مادری (مادر بزرگترین مادر بزرگهای دنیا) نباشد اصولا نسل بعدی به وجود نمیآید، تا به نسل بعدی برسد. پس، از این که نسلها وجود دارند پی میبریم.
پس اول مادر بزرگی وجود داشته که بقیه از او بوجود آمدهاند و اولین مادر بزرگ نیازمند آفریننده است و آفرینندهای که خودش به علت دیگری نیاز نداشته باشد و همیشگی باشد و او خداست.
پرسش: آیا برهان نظم در قرآن آمده است؟
مهمترین اصل برهان نظم این است که جهان نظم دقیقی دارد که از این راه پی میبریم، خدا به این جهان نظم بخشیده است خدای بزرگ نیز از انسانها میخواهد به آسمان و زمین و نظم موجود در آن بنگرند و از این راه یقین پیدا کنند که خداوند آفریننده جهان است، در آیه ای می خوانیم: [خدای توانا] همان کسی است که هفت آسمان را بر فراز یک دیگر آفرید. در آفرینش خداوند رحمان هیچ تضاد و عیبی نمی بینی.
بار دیگر نگاه کن آیا هیچ شکاف و خللی می بینی؟ (ملک، آیه ۳) این بهترین دلیل بر وجود خداست.
هم چنین خدای بزرگ در برخی از آیات از انسانها میخواهد به برخی از موجودات و دنیای شگفتانگیز آفرینش آنان نگاه کنند و از این طریق به وجود خدا پی ببرند:
آیا به شتر نمینگرند که چگونه آفریده شده است؟ و به آسمان نگاه نمیکنند که چگونه بر افراشته شده؟ و به کوهها که چگونه در جای خود نصب شده و به زمین که چگونه گسترده و هموار گشته. (غاشیه، آیه ۱۷-۲۰) این آیا همگی میتوانند بخشی از برهان نظم را تشکیل دهند.
پرسش: اگر علت بوجود آمدن همه چیز خداست، علت بوجود آمدن خدا چیست؟
پیش از این نوشتم که هر پدیده ای نیازمند سه علت است؛ نه هر موجودی.
پدیده به موجودی گفته می شود که قبلا نبوده بعدا بوجود آمده. چنین پدیده ای به علت نیاز دارد ولی موجودی که همیشگی باشد او پدید آورنده علت هاست و نیزی به علت ندارد. اصلا خدا یعنی خود آ؛ یعنی کس دیگری او را به وجود نیاورده. حال اگر خدا را کس دیگری بوجود آورده باشد دیگر خودآ نیست.
آیا می توان عدد چهاری تصور کرد که زوج نباشد؟ و عدد پنجی باشد که فرد نباشد، یا عدد (بر دو قابل قسمت نباشد؟
پاسخ همه سؤالها روشن است. حالا آیا میتوانید خدایی را تصور کنید که علت به وجود آورنده همه چیز باشد (دقت کن!) ولی خودش را دیگری بوجود آورده باشد؟ پاسخ روشن است اگر چیز دیگری پیدا شود که او خدا را بوجود آورده باشد دیگر خدا، خدا نیست. پس همه پدیدهها به علت نیاز دارند، ولی خداوند پدیده نیست که به علت نیازمند باشد.
اگر می خواهید چیزهای بیشتری در اینباره بدانید کتاب معارف قرآن، جلد۱، نوشته آیت الله مصباح را بخوانید.
پرسش: فطرت یعنی چه و چگونه با فطرت، ثابت می کنند که خدا وجود دارد؟
فرزند عزیز! فطرت به معنای نهاد و سرشت است؛ برخی از چیزها در نهاد و اعماق جان همه انسانها قرار داده شده است، به این چیزها امور فطری گفته میشود.
مثلا شما به یک گل علاقه دارید، از دیدن جنگل سرسبز خوشحال می شوید، با شنیدن روضه امام حسین (علیه السلام) ناراحت می شوید و ممکن است گریه کنید، به چیزهایی مانند عشق و علاقه، خوشحالی و اندوه چیزهای فطری گفته می شود. چیزهای فطری را انسان خودش درک می کند و نیاز نیست کسی به او بگوید و یاد بدهد. اگر شما ناراحت باشید خودتان متوجه می شوید و اگر خوشحال باشید باز هم خودتان می فهمید.
یکی از امور فطری علاقه مذهبی و حس خداجویی است. در نهاد همه انسانها احساس و تمایلی وجود دارد که خود به خود او را به سوی خدا می کشاند.
آیه فطرت، آیه ۳۰ سوره قرآن است؛ یعنی(۳۰/۳۰ =روم، آیه ۳۰) در این آیه می خوانیم: [ای پیامبر] پس روی خودت را متوجه دین خالص پروردگار کن. این فطرتی است که خدا، انسانها را بر آن آفریده است، دگرگونی در آفرینش الهی نیست؛ این است آیین استوار، ولی اکثر مردم نمی دانند.
در این آیه تاکید کرده است که:
در آفرینش خداوند، دگرگونی نیست یعنی چیزی که در اعماق وجود انسان ریشه دوانده، همواره انسان را به سوی خدا می کشاند و او را به طرف خدا هدایت می کند.
ممکن است ما انسانها این جاذبه را در شرایط عادی کمتر احساس کنیم، اما در مواقع خطر به خوبی این جاذبه را درک می کنیم و متوجه می شویم نیروی مرموزی ما را به سوی خدا راهنمایی می کند.
نظر شما